آموزش مؤثر به دانش آموزان به معنای شناخت آنها و علایقشان و استفاده بهینه از آن است. معلمان همیشه این توانایی را داشته اند که تأثیر زیادی بر دانش آموزان خود بگذارند. یادگیری مبتنی بر اشتیاق، از عمیقترین انگیزه های دانش آموزان برای آموزش بهره می برد. رویدادهای نوآورانه آموزشی اشتیاق محور به معلم و دانش آموزان فرصتی می دهد تا فرایند یاددهی – یادگیری را از چشم اندازی کاملا متفاوت سرشار از شور و هیجان تماشا و تجربه کنند.
یادگیری مبتنی بر اشتیاق چیست؟
در فضای خشک و کسالت آور محیط های آموزشی، شاید زمان روی آوردن به یک رویکرد جدید آموزشی فرا رسیده باشد. یادگیری مبتنی اشتیاق یا یادگیری اشتیاق محور (passion-based learning) بر این ایده استوار است که اگر واقعاً می خواهید دانش آموزان خود را بشناسید، ابتدا باید دریابید که آنها به چه چیزی علاقه دارند. دریابید که چرا آنها اینگونه رفتار میکنند و چگونه به بهترین شکل یاد میگیرند. سپس به آنها نشان دهید که به آنها اهمیت می دهید. به جای تمرکز بر کمبودهای آنها، روی نقاط قوت آنها تمرکز کنید. از طریق نقاط قوت آنها آموزش دهید تا نقاط ضعف خود را برطرف کنند.
یادگیری مبتنی بر اشتیاق استفاده از علایق و شور و هیجان دانش آموزان برای تسهیل و تعمیق یادگیری است. این رویکرد وجه اشتراک زیادی با رویکرد آموزشی علاقه محور دارد.
یادگیری مبتنی بر اشتیاق استفاده از نقاط قوت کودکان برای تقویت نقاط ضعف است. به عنوان مثال، اگر دانشآموزی با شمارش مشکل دارد، اما عاشق ساختن است، ممکن است معلم از او بخواهد که بلوک ها را در حین ساختن بشمارند. این روش ها به دانشآموزان کمک میکند تا احساس ارزشمندی کنند و به نحوی سرگرم کننده مطالب را بیاموزند.
وقتی درگیر آموزش برنامه درسی تجویز شده با استفاده از روشهای سنتی آموزش هستیم، بسیاری از دانشآموزان درگیر فرآیند یادگیری نیستند. زمانی که آموزش پاسخگوی اشتیاق دانش آموزان باشد، دانش آموزان و کلاس درس جان می گیرند. دانش آموزان بیشتر درگیر مدرسه و یادگیری می شوند، دانش آموزان غیرقابل توقف می شوند. این چیزی است که ما به عنوان معلم باید از آن استقبال کنیم.
پیشینه رویکرد
یادگیری مبتنی بر اشتیاق بر اساس مدل کسب و کار گوگل (20 درصد زمان) برای کارمندانش است که در اواخر سال 2007 معرفی شد (استریکلند، 2011). گوگل شروع به ارائه این فرصت به کارمندان خود کرد تا 20 درصد از هفته کاری خود را به پروژه ای اختصاص دهند که برای آنها خاص، شورانگیز و معنادار است. برای پروژه ای که کارمند به آن اشتیاق و علاقه داشت. وقتی نسبت به کاری که توسط کارمندان یا دانش آموزان انجام می شود، اشتیاق کافی وجود نداشته باشد، بهره وری کمتری وجود دارد و محیط می تواند به سرعت منفی شود. همه کارمندان به شغل خود علاقه مند نیستند. همه دانش آموزان به محتوای برنامه درسی آموزشی علاقه مند هستند.
رویدادهای یادگیری مبتنی بر اشتیاق در آموزش و پرورش
رویدادهای یادگیری مبتنی بر اشتیاق می توانند به روش های متناوب با چارچوب های زمانی مختلف اجرا شوند. در پایان رویداد دانش آموزان باید یک خروجی ملموس از آنچه انجام داده اند، چیزی که ساخته اند، تمرین یا مطالعه کرده اند، و همچنین برنامه ای برای به اشتراک گذاشتن رسمی آنچه که به دست آورده اند خواهند داشت.
با پروژه های رویدادهای یادگیری مبتنی بر اشتیاق، دانش آموزان به طور طبیعی بر تجربیات قبلی خود می پردازند، در حالی که درگیر مطالبی می شوند که دانش و یادگیری آنها را در مورد آن موضوع بیشتر می کند. این فرآیند نه تنها دانش آموزان را قادر می سازد که چه چیزی را بیاموزند (مصرف محتوا)، بلکه به نوبه خود نحوه یادگیری، برنامه ریزی و طراحی یک پروژه را با انجام روش های مختلف تحقیقاتی برای جمع آوری و مدیریت اطلاعات خود (تولید محتوا) نیز قادر می سازد.
یادگیری اشتیاق محور و نظریه های آموزشی
رویدادهای آموزشی یادگیری مبتنی بر اشتیاق با نظریه سازنده گرایی بیشترین تطابق را دارد. از آنجایی که دانش آموزان با موضوعاتی شروع می کنند که برای آنها جذاب است، خود یادگیری در فرآیند تحقیق، طراحی، مدیریت، اجرا و به اشتراک گذاری اطلاعات با موضوع فردی آنها ادغام می شود. این رویکرد از همان منطقه رشد تقریبی ویگوتسکی بهره می گیرد که وی آن را به عنوان “فاصله بین سطح رشد واقعی که از طریق حل مسئله مستقل تعیین می شود و سطح توسعه بالقوه که از طریق حل مسئله تحت هدایت بزرگسالان یا در همکاری با همسالان توانمندتر تعیین می شود” تعریف کرد (جان اشتاینر و ماهن، 1375، ص 198).
در یک رویداد نوآورانه آموزشی بر اساس یادگیری مبتنی بر اشتیاق دسترسی به ابزارهای مختلف یادگیری می تواند توسط مربی فراهم شود که به عنوان یک تسهیل کننده عمل می کند و می تواند در فرآیند یادگیری کمک کند.
کودکان اغلب اطلاعات خود را از محیط اطراف خود به عنوان نتیجه تماشای رفتارهای مدل سازی شده از سوی دیگران در محیط خود میسازند (Papert، 1980). این الگوسازی آشکار برای دانشآموزان مفید است، زیرا معلم همچنین به عنوان یک یادگیرنده کنجکاو و با ذهن باز عمل میکند. از این رو، اجازه دادن به دانش آموزان برای تبدیل شدن به معلم و معلمان برای تبدیل شدن به دانش آموز به عنوان آموزش و یادگیری متقابل در یک محیط اجتماعی-فرهنگی رخ می دهد. این نوع محیط، ساخت مشترک دانش را تشویق می کند که در آن همه شرکت کنندگان بتوانند در یادگیری کلاس درس مشارکت کنند.
استارتاپ رویدادیشو برای طراحی و اجرای رویدادهای نوآورانه آموزشی اشتیاق محور متخصصان مجرب آموزشی و مربیان آموزش دیده در این زمینه را به کار می گیرد و برای همکاری با مدارس و موسسات آموزشی اعلام آمادگی می کند.
منابع:
http://passionbasedprojects.weebly.com/what-is-passion-based-learning.html
https://www.edutopia.org/blog/passion-based-learning-ainissa-ramirez
موسی توماج ایری
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
مدرس، نویسنده و پژوهشگر در حوزه آموزش
هم بنیانگذار استارتاپ رویدادیشو
ایمیل: mtoumajiri@gmail.com
وبسایت: www.mousatoumaj.ir